loading...

باورهای درست و غلط

بازدید : 497
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 7:37

🙆🏻‍♂ نجاری بود که زن زیبایی داشت که پادشاه را مجذوب خود کرده بود🤴🏻

پادشاه بهانه‌‌‌ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت نجار را
فردا اعدام کنید

نجار آن شب نتوانست بخوابد ...

همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب ...
پروردگارت یگانه است و درهای گشایش بسیار "

کلام همسرش آرامشی بر دلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شد و خوابید ...

صبح صدای پای سربازان را شنید...
چهره اش دگرگون شد و با نا امیدی، پشیمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دریغا باورت کردم ...

با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجیر کنند...

دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهیم تابوتی برایش بسازی ...

چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...

همسرش لبخندی زد و گفت :
مانند هر شب آرام بخواب , زیرا پروردگار یکتا هست و درهای گشایش بسیارند "

فکر زیادی انسان را خسته می‌کند ...

درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبیر کننده کارهاست

Let's block ads! (Why?)

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 12
  • بازدید کننده امروز : 9
  • باردید دیروز : 10
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 788
  • بازدید سال : 788
  • بازدید کلی : 110279
  • کدهای اختصاصی